سرماخوردگي مامان سيد طه جون
امروز 1390/7/25 روز دوشنبه است . سيد طه جونم، ماماني يه سرما خوردگي ساده داره .ديشب بدجوري تب و لرز كرده بودم. طفلكي بابا سيد محسن هم خيلي نگرانم بود. به خاطر اينكه تو توي دلمي، نبايد زياد قرص و دارو بخورم بهمين دليل يه سرم شستشو براي گلوم گرفتم و يه قرص سرماخوردگي. علاوه براون يه عالمه ليمو شيرين خريدم كه بخورم و زودي خوب بشم. ماماني گلم دعا كن همين امروز زودي خوب بشم چون من اينجوري نگران تو ميشم. راستش امروز صبح كه داشتم مي اومدم سركار، بابا سيدمحسن خواب بود و متوجه نشد كه من دارم حاضر ميشم بيام سركار. چون اگه بيدار بود به هيچ وجه اجازه نمي داد كه بيام سركار و مي گفت بمون خونه استراحت كن. ولي از اونجايي كه فردا و پس فردا رو نيز مرخصي داشتم...
نویسنده :
مامان سيد طه جون
10:32